جست و جو در لغت نامه دهخدا
Webنبینم همی جنبش و جست و جوی . فردوسی . زبان دو مهتر پر از گفت و گوی روان پرستنده پر جست و جوی . فردوسی . نگر نره دیو اندر آن جست و جوی چه جست و چه دید اندر آن گفت و گوی . فردوسی . Webمعنی واژهٔ خورش در لغتنامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب. 0. یک واژه بنویسید جستوجو در همهٔ ... (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). که خورش دهد مردمان را از گندم و جو و میوه . (نوروزنامه ٔ خیام ).
جست و جو در لغت نامه دهخدا
Did you know?
WebJasjoo Tools and Entertainments. Jasjoo Tools, Step by Step helps, Games and more. لغتنامه دهخدا. جست و جو. [ ج ُ ت ُ ] (ترکیب عطفی ، اِمص مرکب )همان جستجو است . رجوع به این کلمه شود : نگر نره دیو اندرین جست و جو. چه جست و چه دید اندرین گفت و گو. فردوسی . پراکنده ترکان برو آمدند ... See more
Web0. یکی از معانی جست؛ ارتفاع یا درازا است. این کلمه امروز؛ دقیقاً به همین معنی در زبان محاوره و گفت و گو و هم در نوشتار؛ در پارسی هرات کاربرد دارد.مثلاً وقتی صحبت از ارتفاع یک دیوار یا خانه یا میز ... Webلغتنامه آنلاین دهخدا مبنعی ارزشمند برای یافتن معنی واژههای فارسی است که به همراه قافیهیاب آنلاین فارسی ارایه شده است. ... جستجو در ... فرهنگ لغت جامع عروض و قافیه با قابلیت وزن یابی.
Webمعنی واژهٔ جست و جو در لغتنامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب. جست و جو. لغتنامه دهخدا. جست و جو. [ ج ُ ت ُ ] (ترکیب عطفی ، اِمص مرکب )همان جستجو است . رجوع به این کلمه شود : WebJan 20, 2024 · جست و جو مرکب است؟ معنی جست و جو – لغتنامه دهخدا. جست و جو. (ترکیب عطفی . اِمص مرکب )همان جستجو است. رجوع به این کلمه شود : نگر نره دیو اندرین جست در جست
Webجست و جو یا جستجو و گفت و گو یا گفتگو ؟ زبان معیار ،گویش ها و لهجه های زبان پارسی در جریان سالیان طولانی بر پایه متغیر های گونه گون ،دستخوش دگرگونی ها و تغیرات ژرف در شماری از حوزه های گویندگان این زبان شده است.
Webجست و جو. [ ج ُ ت ُ ] (ترکیب عطفی ، اِمص مرکب )همان جستجو است . رجوع به این کلمه شود : چه جست و چه دید اندرین گفت و گو. فردوسی . پرآواز و با جست و جو آمدند. فردوسی . هزار نعلین را بیش بردریده شراک . سوزنی . henning motor carshttp://khasare.blogfa.com/author/khasare?p=7 lash lift danforthWebلغتنامهٔ دهخدا یا واژهنامهٔ دهخدا کتابی جامع شامل شرح و معنی واژگان زبان فارسی است. این واژهنامه بزرگترین و مهمترین اثر علیاکبر دهخدا است، که بیش از ۴۰ سال از عمر او صرف آن شد. لغتنامهٔ دهخدا معنی، تفسیر، و ... henning nationalityWebلغتنامۀ دهخدا. نزاع. [ نُ زْ زا ] (ع ص، اِ) جِ نازع. رجوع به نازع شود. جِ نزیع، به معنی غریب. و منه: نزاع القبائل؛ به غربائی گویند که در جوار قبیله ای می زیند که از آن نیستند. (از اقرب الموارد). henning motel newberry springsWebنسخه آنلاین «لغتنامه دهخدا» در وبگاه جدید مؤسسه دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی قرار گرفته است. به گزارش ایسنا، لغتنامه دهخدا همچنان بهعنوان یک مرجع رسمی و مهم برای زبان فارسی ... henning mytheWebجست و جو Definitions. Please find 9 English and definitions related to the word جست و جو. (noun): the activity of looking thoroughly in order to find something or someone (noun): an investigation seeking answers (noun): boarding and inspecting a ship on the high seas … henning name meaningWebجست. [ ج ُ ] ( مص مرخم ، اِمص )جُستن. تفحص کردن. جست و جو. ( از فرهنگ فارسی معین ). تفحص و تجسس و بحث. طلب. کاوش. تفتیش : ترا گر بدی فر و رای درست ز البرز شاهی نبایست جست. henning norway carving